لطفا از تمام مطالب دیدن فرمایید.
بررسی رابطه تصویر بدن و اعتماد به نفس


من چاقم... من خیلی لاغرم... اگر قدم بلندتر بود، اگر موهایم فر بود، اگر موهایم لخت بود، اگر بینیام کوچکتر بود، اگر عضلاتم بزرگتر بود، اگر پاهایم بلندتر بود و....این جملهها بهنظرتان آشنا نیست؟



«من چاقم... من خیلی لاغرم... اگر قدم بلندتر بود، اگر موهایم فر بود، اگر موهایم لخت بود، اگر بینیام کوچکتر بود، اگر عضلاتم بزرگتر بود، اگر پاهایم بلندتر بود و.... بهتر بود و خوش قیافهتر بودم.» این جملهها بهنظرتان آشنا نیست؟ آیا شما هم عادت دارید خودتان را تخریب کنید؟ اگر اینطور است، بدانید که در این میان تنها نیستید. بهعنوان یک نوجوان، همچنان تغییرات زیادی در بدنتان رخ خواهد داد و همانطور که این تغییرات شکل میگیرند، تصور شما نسبت بهخودتان هم عوض میشود. بسیاری از مردم از همان دوران نوجوانی نمیتوانند خود را با این تغییرات تطبیق دهند و همین امر بر اعتماد به نفس شان تاثیر میگذارد.
حسرت
آدمها همیشه حسرت نداشتههایشان را میخورند؛ این واقعیت است. مهم نیست که چهها دارید که خیلیها حسرت داشتن ذرهای از آنها را میخورند، همیشه دنبال آن چیزی هستید که ندارید و ای بسا خیلی از همانها که حسرت به شما میبرند، همانها را داشته باشند که شما دنبال آن هستید. شبکهای از بوتههای متقاطع حسرت ما قد میکشند و سر به هم فرو میبرند. گاهی هم نسیمی میوزد و همه بوتهها به یکسو سر خم میکنند. یک حسرت همگانی...
چاقی، لاغری و تناسب اندام هم حکایت همین حسرتهای متقاطع و موازی است. همه فکر میکنند یا چاقند یا لاغر یا باید وزن کم کنند یا زیاد. هر بار که جلوی آینه میایستند، حسرت قد و بالای دوستی، همکاری یا حتی ستارهای را میخورند؛ غافل از اینکه همان دوست، همکار یا ستاره، خودش وقتی جلوی آینه میایستد، مثل شرلوک هلمز خودش را برانداز میکند که نکند جایی، چیزی تناسب لازم را ندارد و... این قصه تا همیشه هست.
در همین حال، حسرت همگانی، «خوش اندامی» است که هیچکس هم نمیتواند تعریفش کند که بالاخره یعنی چه! کی تناسب اندام دارد و کی ندارد؟ مگر غیر از این است که حتی در طول تاریخ هم معیارهای زیبایی، جذابیت و تناسب عوض شده و چیزی که روزگاری آخر خوشگلی بوده، روزگار دیگری، آخر بیریختی تصور شده؟
این یکنکته را هم داشته باشید: در فراخوان کلینیک تناسب اندام سیب سبز که در شماره قبل مجله داده شد، حداقل 5-4 نفر داوطلب شرکت در برنامه شده بودند که BMI زیر 22 داشتند و در واقع لاغر محسوب میشدند، اما خودشان فکر میکردند که چاقند و باید وزن کم کنند.
لاغری و چاقی هم انگار مثل خوشبختی و بدبختی است؛ چیزی که در ذهن ماست، نه در دنیای بیرون.
بحرانی برای دوران بلوغ
بعضی از نوجوانان در آغاز بلوغ با اعتماد به نفسشان دچار کشمکش میشوند؛ چراکه بدنشان دستخوش تغییرات بیشماری میشود. این تغییرات با حس طبیعی «میل به قابلقبول بودن» ترکیب شده و باعث میشود افراد دائما خود را با دیگران مقایسه کنند. این افراد ممکن است خود را با اطرافیان یا حتی با افراد مشهور و بازیگرانی که در تلویزیون، فیلمها و مجلات میبینند، مقایسه کنند.
اما چنین مقایسهای از پایه و اساس اشتباه است؛ زیرا تغییراتی که در اثر بلوغ پدید میآید، در هر فردی متفاوت است. این روند در بعضیها سریعتر و در برخی کندتر است. در بعضیها یک لایه چربی بهصورت موقت روی بدن تشکیل میشود تا بدن برای یک مرحله ناگهانی رشد آماده شود که این درشتتر شدن، در بعضیها تا همیشه باقی میماند و بعضیها وضعیتی برعکس دارند: هرقدر هم پرخوری کنند، همچنان استخوانی و لاغر میمانند؛ چراکه تمام این تغییرات به نوع برنامهریزی و عکسالعمل ژنهای بدن افراد بستگی دارد.تغییراتی که در دوران بلوغ رخ میدهد، در احساس دختران و پسران نسبت بهخودشان مؤثر است. شاید بعضی دختران در مورد بدنشان که در حال بالغ شدن است، احساس ناراحتی و خجالت داشته باشند. بعضیها هم آرزو میکنند که بدنشان زودتر به تکامل برسد.شاید دخترها احساس فشار کنند که باید لاغر بمانند و پسرها از این ناراحت باشند که بدنشان به اندازه کافی، بزرگ و عضلانی نیست!
«تصویر بدن» یعنی چه؟
منظور از تصویر بدن، همان احساسی است که هر فرد نسبت به ظاهر فیزیکی خود دارد.
اعتماد به نفس هم صرفا به میزان ارزشی وابسته است که افراد برای خودشان قائل هستند؛ احساس غروری که در خود دارند و میزان ارزشی که در خود احساس میکنند.
اعتماد به نفس مهم است چراکه داشتن احساس خوب نسبت بهخود، بر رفتار فرد تاثیرگذار است. فردی که اعتماد به نفس بالایی دارد، به راحتی با دیگران رابطه دوستی برقرار کرده، کنترل بیشتری بر رفتار خود دارد و از زندگی بیشتر لذت میبرد.
برای بسیاری از مردم- بهخصوص کسانی که در سالهای اولیه نوجوانی قرار دارند- تصویر بدن رابطه مستقیمی با سطح اعتماد به نفسشان دارد. به همین خاطر است که هرقدر بچهها بزرگتر و به سنین نوجوانی نزدیکتر میشوند، بیش از پیش نسبت به دید دیگران در مورد خودشان اهمیت میدهند.
چگونه کمک بگیرید؟
بعضی وقتها اعتماد به نفس پایین و مشکلات تصویر بدنی، بسیار بزرگتر از آن هستند که به تنهایی بتوان آنها را بهبود بخشید؛ حتی ممکن است بعضیها در نوجوانی به خاطر این مشکلات افسرده شده، شور و هیجان خود را برای انجام فعالیتهای مختلف یا حضور در گروه دوستان از دست بدهند یا بهخود آسیب زده و به الکل و سوءمصرف مواد پناه ببرند.
اگر شما چنین حسی دارید بهتر است با یکی از والدین، یک مربی، فردی روحانی، مشاور راهنما، درمانگر یا یک دوست بزرگسال- کسی که بتواند بدون تحقیر کردنتان، از شما حمایت کند- صحبت کنید. این کار میتواند به شما کمک کند تا دورنمای خوبی از تصویر بدنی خود پیدا کرده و بازخورد مثبتی از بدن، مهارتها و تواناییهایتان کسب کنید.
حالا بهبود پیدا کنید!
بعضیها فکر میکنند باید ظاهر یا رفتارشان را تغییر دهند تا احساس خوبی نسبت بهخودشان داشته باشند اما در واقع فقط لازم است که دید و تصور خود را نسبت به ظاهر و شخصیت خود تغییر دهند.
اولین نکتهای که باید به خاطر سپرده شود، این است که بدن شما- جدا از اندازه، شکل و رنگش- به هر حال بدن شماست. اگر خیلی در مورد وزن یا اندازه بدنتان نگران هستید، از یک متخصص کمک بگیرید تا متوجه شوید که همه چیز مرتب است یا نه؛ اما یادتان باشد که شکل و اندازه بدن شما فقط به شما مربوط است و هیچ کس دیگری حق ندارد در این مورد دخالت کند!
چه عواملی روی اعتماد به نفس تاثیر میگذارند؟
البته فقط تکامل بدن نیست که بر اعتماد به نفس تاثیرگذار است، بسیاری از عوامل مثل تصاویر دختران لاغر و پسران درشت هیکل در مجلات و فیلمها میتواند بر تصویر بدنی بعضیها اثراتی داشته باشد.
حتی زندگی خانوادگی هم گاهی میتواند بر میزان اعتماد به نفس مؤثر باشد. بعضی از والدین به جای تشویق بچهها، بیشتر وقت خود را صرف انتقاد از آنها و ظاهرشان میکنند که میتواند توانایی کودک را برای کسب اعتماد به نفس تا حد زیادی کاهش دهد.البته گاهی هم همکلاسیها و دوستان مقصر هستند و با نیشخندها و اظهارنظرهای منفی در مورد ظاهر فرد، باعث آسیب او میشوند. البته بعضی از این حرفها از سر نادانی گفته میشوند اما به هرحال میتواند بر تصور ذهنی فرد از بدن خود و اعتماد به نفسش اثرگذار باشد.
چگونه مثبت برخورد کنید؟
اگر شما تصویر بدنی مثبتی دارید، احتمالا از همانی که هستید، خوشتان میآید و خود را قابلقبول میدانید. این برخورد مثبت به شما اجازه میدهد تا جنبههای دیگر بزرگ شدنتان را کشف کنید، مثلا توسعه رابطههای خوب دوستی، مستقل شدن از والدین و به چالش کشیدن خود از لحاظ فیزیکی و روانی. در نهایت میتوان گفت که پرورش دادن این بخشها در خودتان باعث تقویت اعتماد به نفس شما میشود.یک برخورد مثبت و خوشبینانه میتواند در پرورش اعتماد به نفسی قوی و محکم به افراد کمک کند. مثلا وقتی اشتباه میکنید، به جای اینکه بگویید: «وای! من یک بازنده هستم»، بهتر است بگویید: «خب، من هم آدم هستم و اشتباه میکنم.» یا مثلا وقتی شرایط مطابق میلتان پیش نمیرود، دیگران را مقصر ندانید.
دانستن اینکه چه چیزی خوشحالتان میکند و چطور میتوانید به اهدافتان برسید، به توانمندی، قوی شدن و داشتن کنترل بر زندگی شخصی کمک زیادی میکند. یک برخورد مثبت و یک روش زندگی سالم (مثلا ورزش کردن و درست غذا خوردن) ترکیب بسیار خوبی برای ساختن یک اعتماد به نفس سالم و محکم است.
باید از آنچه هستید، خوشحال باشید!
در مرحله بعد، واقعگرایانه بررسی کنید که کدام یک از جنبههای ظاهری خود را میتوانید تغییر دهید و کدام را نمیتوانید؛ هر فردی حتی مشهورترین افرادی که کامل بهنظر میرسند دغدغههایی دارند که نمیتوانند تغییرش دهند و مجبورند با آن کنار بیایند.
اگر مشکلاتی در خود میبینید که قابل حل هستند آن را با تعریف کردن هدفهایی تحقق بخشید. مثلا برنامهای بگذارید هر روز ورزش کنید و غذاهای مقوی بخورید. بعد هم این برنامه را تا به نتیجه رسیدن هدفتان، دنبال کنید. دستیابی به اهدافی که برای خود تعیین کردهاید، راه مناسبی برای تقویت اعتماد به نفس است.
وقتی احساسهای منفی در مورد خودتان در گوشتان طنین میاندازد، بهخودتان بگویید «ساکت باش!» سعی کنید هر روز با تعریف و تمجید از خود، اعتماد به نفستان را افزایش دهید. برای این کار، هر روز عصر فهرستی از سه اتفاق یا عملکرد خوب آن روز خود را که واقعا باعث شادمانیتان شده، تهیه کنید. این موارد میتواند حتی شامل نحوه تابش آفتاب بهصورت شما، شنیدن صدای موسیقی مورد علاقه یا نحوه خندیدن یک دوست به لطیفههای شما باشد. با تمرکز بر جنبههای مثبت زندگی و کارهای خوبی که انجام میدهید، میتوانید احساسی که در مورد خودتان دارید، عوض کنید.
تاریخ : دوشنبه 90/5/17 | 8:42 صبح | نویسنده : سیدسعیدبهروزجزین | نظرات ()
لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید